دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر
تنگ میشود که میخواهی
او را از رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی بغلش کنی !
گروه هنری ستاره شب گروه ارکستر ستاره شب شادی بخش مجالس شما |
|||
سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : سید معین طباطبایی
هی دور می شوی
دقایقی....
دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر
تنگ میشود که میخواهی
او را از رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی بغلش کنی !
اگه یه شب ......
اگه یه شب اومدی دیدی که نیستم دیگه رفتم تو رو بردم زیادم نگی چرا اگه یه شب اومدی آخر سراغم دیدی خاموشه چراغم دیگه رفتم نگی چرا اگه یه روز دلت تنگ شد واسم اگه دستات نرسید به دستم نکنی شکایت از کسی خودت گفتی من به تو نمیر
بیخیال…
همیشه وقتی پر از حرفی…
که فقط میتونی بگی
و مرگ
و مرگ، مُردن نیست
اینکه من
اینکه من تو را هر بار که می بینم
زیادی
زیادی خوب بودم
خوب ارزش قائل نیست
خوب بودن باید تاوان داد
وقتی داغونی
وقتی داغونی خرابی چیزی جز یک حرف کوچلو آرومت نمیکنه .سلام جونم خوبی وقتی سرحالی هیچی بهتر اینکه اول همه چی به بعضی ها سلام کنی وقتی نگاهت میکنند . دنیای از ......... رو میبینی .به سلامتی همه خوب های که وقتی داغون باشی یا نباشی میگند سلام عزیزم
حال ما.......
زندگی کردن به عاشق ها نمی آید رفیق روحمان آبستن یک قرن تنها بودن است طفل ح
نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() نويسندگان |
|||
![]() |