گروه هنری ستاره شب گروه ارکستر ستاره شب شادی بخش مجالس شما |
|||
چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : سید معین طباطبایی
پیرمرد به زنش گفت:بیا یادی از قدیما بکنیم.من باهات تو پارک قرار میزارم بیا اونجا. پیرمرد رفت پارک و منتظر موند.دو ساعت گذشت اما زنش نیومد. رفت خونه دید زنش داره گریه میکنه.پرسید چی شده؟؟؟؟ زنش گفت بابام اجازه نداد بیام ببخش. ب سلامتی اونایی ک خودشون پیر شدن اما عشقشون همون عشقه.
m نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() نويسندگان |
|||
![]() |