گروه هنری ستاره شب گروه ارکستر ستاره شب شادی بخش مجالس شما |
|||
دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : سید معین طباطبایی
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛ به من گفت :نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم. وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!! مرا صد بار اگر از خود برانی دوستت دارم
به زندان جفایت هم کشانی دوستت دارم
به پیش خلق اگرنتوان حدیث عشق را گفتن
درون سینه تنگم نهانی دوستت دارم
ز چشمان تو سوگند ای گل زیبا بر او چند
سزاوار حریم خود بدانی یا ندانی دوستت دارم
به جرم عشق تو صد زخم کاری بر جگر دارم
جگر سهل است اگر خونم فشانی دوستت دارم
بزن زخم جگر بر دل ندارم شکوه ای ای گل
اگر در لیحه ی خونم فشانی دوستت دارم
چه حاصل از جفا کردن چه سرد است قهر ورزیدن مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم...
دوستت دارم m نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() نويسندگان |
|||
![]() |