گروه هنری ستاره شب گروه ارکستر ستاره شب شادی بخش مجالس شما |
|||
سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:, :: 10:47 :: نويسنده : سید معین طباطبایی
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت چون رمیدن های آهو ناز کردن های او دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت کهنه ای بودم برای دست های این و آن هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر می کنم این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد نه وصل ممکن نیست !!! همیشه فاصله ای هست...
مگر تو باران را دوست نداشتی ..؟برگرد و ببین آسمان چشمانم را برایت بارانی کردم... کجایی ... ؟ هی پشت این گوشی جای شماره ، گریه ام را میگیرم ... برگرد و نگاه کن از من چه ساخته ای! ویرانه ای از پوست و استخوان... m نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() نويسندگان |
|||
![]() |