گروه هنری ستاره شب گروه ارکستر ستاره شب شادی بخش مجالس شما |
|||
پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : سید معین طباطبایی
مردی چپول پیش دکتر میره. ………………...………. یه آقاهه سنگ کلیه داشته. میره دکتر میگه: آقای دکتر من سنگ دارم. ………… سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سالی دو ترم موجودو بر هر ترمی شهریه ای واجب …… از جیب و جان که بر آید …… کز عهده خرجش به در آید . …………. یه روز یه کور وارد آشپزخانه می شه دستش می خوره به رنده می گه این چرت و پرت ها چیه اینجا نوشتن. …..…….. یه مرغه به اون یکی مرغه میگه: دیدی بدبخت شدم، تو کیف دخترم پرخروس پیدا کردم. دوستش میگه: اینکه چیزی نیست، من تو کیف دخترم تخم مرغ پیدا کردم …………. شوهرش را صدا زد و گفت: این کسی که بغل دست من نشسته از اول فیلم تا حالا خواب است. مرد با ناراحتی جواب داد: به درک که خواب است. حالا چرا منو از خواب بیدار کردی؟ ………. مرد: قسم میخوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم! ……….. برق نگاهت،چشمای خمارت،لهجه حرف زدنت، (من رو یاد گدای سر کوچمون می ندازه) ……… رایس دستور داده: هر کس که خوشگل تر از منه اعدامش میکنم. ………..…….. رئیس تیمارستان به یکی از مراقب ها می گوید: «من در این جا از همه راضی هستم ، فقط دیوانه ای هست که اصرار دارد من برج ایفل را از او بخرم.» ….…… اولی: «من خواب دیدم رفته ام مسافرت.» ……….. m نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() نويسندگان |
|||
![]() |